اصلی‌ترین چیزی که در احساسات یک مرد وجود دارد که هویت او را می‌سازد، اقتدار است. اما اقتدار با دیکتاتوری متفاوت است. مقتدرها معمولا مهربان‌اند، زیاد امر و نهی نمی‌کنند و اهل تغافل هستند.
اینها لوازم اقتدار مرد است که خود ایجاد می‌کند، اما بخش مهم‌تر این است که زن، اقتدار شوهرش را حفظ کند و بگوید هر چه شوهرم بگوید. حتی اگر چیزی که مرد می‌گوید، همان چیزی باشد که خانم در خلوت به او گفته است.
در مقابل، هویت زن به محبوب بودن او درون خانواده است. اگر زنی محبوب نباشد از درون می‌شکند. این را مرد خانواده باید رعایت کند و در همه چیز و حتی نوع صدا کردن و حرف زدنش هم مشخص باشد. به طوری که احساس بچه‌ها این باشد که بابای ما، مادرمان را خیلی دوست دارد.
اثر این رابطه دو طرفه بر فرزندان نمایان می‌شود. به طوری که اقتدار پدر، بیش از هر کسی بر دختر و محبوبیت مادر، بیش از هر کسی بر پسر موثر است. پسری که کمبود محبت ندارد نشان می‌دهد که مادری محبوب داشته است و دختری که کمبود محبت ندارد، نشان دهنده این است که پدری مقتدر داشته است.
"آقای مقداد اموری. پیوند مقدماتی"