یک برخورد این است که به او بگوییم: نمیشود همراه آنها بروی! چه معنی دارد تعدادی دختر با هم به رستوران بروند؟!
برخورد دیگر این است که به او بگوییم، مشکلی نیست. من هم همراه شما میآیم و چند میز آن طرف تر مینشینم تا بتوانم مراقب شما باشم.
اما رفتار دیگری هم میتوان انجام داد. شما میتوانید به عنوان یک پدر، رستورانهای اطراف منزل خود را بررسی و رستورانی را انتخاب نمایید. سپس با صاحب آن صحبت نمایید و بگویید دخترم و دوستانش برای یک مراسم تولد در فلان روز و فلان ساعت به اینجا میآیند. اگر ممکن است شما حواستان به آنها باشد که کسی مزاحمشان نشود. این باعث میشود حتی صاحب رستوران هم از این پیشنهاد استقبال کند که مورد اعتماد واقع شده.
بعد به دختر خود بگویید: خیلی خوب است که با دوستانت به رستوران بروی. من در یکی از رستوران های اطراف، دوستی هم دارم که ممکن است تخفیفی هم به شما بدهد. میتوانید آنجا بروید و به شما خوش خواهد گذشت.
این یک نظارت کاملاً نامحسوس است. وقتی پدری با دخترش اینگونه رفتار کند، دختر در آغوش اعتماد پدر قرار میگیرد و باعث میشود در مسائل دیگر نیز پدر را دور نزند.
"آقای دکتر عطاالله پورعباسی"